حلالم كن
حلالم كن
لياقت عشق تو رو نداشتم
ببخش اگه واسه تو كم گذاشتم
ببخش كه هر جا رفتي و نشستي، هوامو داشتي، هواتو نداشتم
حلالم كن... حلالم كن...
حلالم كن... حلالم كن...
آخه هيچ وقت عاشق تو نبودم
اوني كه فكر مي كردي من نبودم
يك عمري بازيچه دستم بودي
خيلي زياد دلتو، من، سوزوندم
حلالم كن... حلالم كن...
آخه ديگه جوني به تن نمونده
تنها موندم، هيچكي واسم نمونده
آه تو دامن منو گرفته
دارو ندارم رو خدا سوزونده
حلالم كن... حلالم كن...
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 23:38 توسط مهتاب
|